مروری بر تلخترین اتفاقات روزهای کرونایی
یکی از پرستاران بیمارستان صیاد شیرازی گرگان گفت:کادر درمان مثل یک سد در مقابل بیماری کرونا در حال مقاومت هستند ولی اگر رعایت نشود این سد شکننده است. به گزارش تحرک نو؛سویه دلتا کرونا با سرعت بسیاری در شهرها و روستاهای استان گلستان در حال گسترش است و بی رحمانه تمام ردههای سنی را هدف […]
یکی از پرستاران بیمارستان صیاد شیرازی گرگان گفت:کادر درمان مثل یک سد در مقابل بیماری کرونا در حال مقاومت هستند ولی اگر رعایت نشود این سد شکننده است.
به گزارش تحرک نو؛سویه دلتا کرونا با سرعت بسیاری در شهرها و روستاهای استان گلستان در حال گسترش است و بی رحمانه تمام ردههای سنی را هدف گرفته است.این بیماری در حالی این روزها سلامت مردم استان گلستان را تهدید میکند که روند ابتلاء و فوتیها افزایشی بوده و بستریهای بیمارستانی تمام ردههای سنی را شامل میشود که جدیدا ویروس جهش یافته دلتا پلاس به آن اضافه شده است.
روزانه میانگین دریک بیمارستان صیاد شیرازی ۲۰ نفر فوت می شوند که با این اوصاف میتوان گفت روزانه در کشور دو هزار نفر براثر کرونا جان خود را از دست می دهند.
جولان دلتا در سایه عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی توسط برخی شهروندان موجب شده است که ظرفیت بیمارستانهای استان تکمیل، کادر درمان خستهتر از قبل و امیدها برای بازگشایی مدارس و شرایط عادی کمرنگ شود.
به همین منظور گفتگویی با «رقیه عمادی» یکی از پرستاران بخش مراقبت از بیماران کووید دلتا داشتیم. گفتگویی که با اشکهای او خاتمه یافت. عبادی به مدت ۱۷ پرستار است و نماینده بنیاد دیابت ایرانیان نیز هست.
- کمی از روزهای ابتدایی ورود کووید ۱۹ بگویید؟
در همان اسفند سال ۹۸ که اعلام کردند ایران هم آلوده شده است، کار پرستاری از بیماران کرونایی هم در ایران آغاز شد. در ابتدا کار در بخش کرونا انتخابی بود به این صورت که پرستارانی که توانایی و تمایل برای کار داشتند داوطلب میشدند و من هم داوطلبانه از همان روز اول پرستار بخش بیماران کرونا شدم.
بعدها که در بخش آی سی یو بیماران کووید با کمبود نیرو مواجه شدیم به من پیشنهاد کار شد و پذیرفتم.
- پرستارانی که در بخش بیماران کرونایی خدمت میکنند در زندگی شخصی خود با چه محدودیتها و مشکلاتی مواجه هستند؟
من در مورد خودم حرف می زنم.از همان روزی که داوطلبانه این کار را قبول کردم به دلیل ترس از بیمار شدن خانواده ام دچار عذاب وجدان بودم، خصوصاً که در همان روزهای نخست همسر و پسرم دچار تب شدند و من خودم را مقصر میدانستم ولی از آنجا که خداوند حامی و پشتیبان من بود، اتفاق بدی برای آنها نیفتاد.
من تا ماهها به دلیل ترس از بیمار شدن پدر و مادرم که بیماری زمینهای داشتند خودم را از دیدن آنها محروم کردم.
تحت هیچ شرایطی از آسانسور آپارتمان محل سکونت خودم استفاده نمیکنم؛حتی زمانی که وسیله به همراه داشتم تا مبادا که بر اثر آلودگی احتمالی کفشهایم محیط آسانسور را آلوده کنم.
رفت و آمد با دوستان و اقوام را به شدت محدود کردهام و فقط با چند نفر آن هم کسانی که می دانم بنیه قوی دارند و بستگان پر خطر ندارند و در شرایط رعایت شدید پروتکلهای بهداشتی و در مواقعی که ضرورت داشته باشد.
من از کسانی بودم که طرح قرنطینه پرستاران را در بیمارستان پیشنهاد دادم ولی به دلیل نبود امکانات این طرح در کشور اجرا نشد.
- شرایط ابتلاء کرونا در سنین مختلف چگونه است؟
در مدت یک سال و نیم که گرفتار بیماری کووید ۱۹ هستیم بیش از ۸۰ درصد مرگ و میرهای ما مربوط به افراد مسن،کسانی که بیماری زمینهای دارند و.. بود اما در کووید دلتا متأسفانه شاهد مرگ و میر جوانان خوش بنیه و کسانی که هیچ گونه بیماری زمینهای ندارند و زنان باردار هستیم و این مساله خیلی نگران کننده است.
ما چتربازان ماهری داشتیم که پریدند و چترشان باز نشد و جان خودشان را از دست دادند دقیقاً همین مساله در مورد کسانی صدق میکند که فکر میکنند قوی هستند و با عدم رعایت در جامعه زندگی خود و دیگران را به خطر میاندازند.
متأسفانه زنان بارداری را داشتیم که سالم از بیمارستان رفتند و به خاطر برگزاری جشن به دنیا آمدن فرزندشان چند روز بعد با علائم شدید به بیمارستان مراجعه و فوت کردند.من از مردم خواهش میکنم با سهل انگاری فرزندان بیگناه را یتیم نکنند.
- در حال حاضر وضعیت بیمارستان صیاد از نظر پذیرش بیمار به چه صورت است؟
در حال حاضر میزان مراجعات به بیمارستان صیاد به بیش از ۹۰۰ نفر در روز افزایش پیدا کرده است، به حدی مراجعات زیاد است که حتی صندلی خالی برای بیمار وجود ندارد چه برسد به تخت. ظرفیت بیمارستان تکمیل است.
تمام پنج طبقه بیمارستان صیاد و حتی راهروها پر شده است از بیماران بد حالی که سطح اکسیژن پایین دارند و به دلیل اینکه همگی به اکسیژن مرکزی بیمارستان وصل هستند تأمین اکسیژن برای تمام بیماران را گاهی دچار مشکل میکند.
تعداد بیماران به چهار تا شش برابر افزایش پیدا کرده است و از طرفی بسیاری از پرستاران و کادر درمان به دلیل ابتلاء به کرونا در منزل بستری هستند و این مساله باعث شده است فشار کاری کادر درمان هشت تا ۱۰ برابر افزایش پیدا کند.
متأسفانه برخی بیماران که با علائم اولیه مثل تب و سرفه،اسهال و استفراغ مراجعه میکنند و وقتی رسیدگی به آنها با تأخیر صورت میگیرد شروع
به داد و فریاد و حتی در مواردی فحاشی میکنند و این مساله به شدت پرستاران را ناراحت میکند.
وقتی تعداد بیماران زیاد است ما مجبوریم ابتدا به وضعیت کسانی رسیدگی کنیم که سطح اکسیژن پایین دارند و زندگی شأن در خطر است و انتظار داریم مردم درک کنند.
من از مردم خواهش میکنم با کمترین علامت به بیمارستان مراجعه نکنند و سعی کنند با کمک مراکز خدمات پزشکی در منزل و استفاده از دم نوش ها و استراحت کردن در خانه خودشان را درمان کنند.
این کار هم به نفع خودشان هست که وارد محیط آلوده بیمارستان نمیشوند و هم به کادر درمان کمک میکنند تا با تمام توان خود به درمان بیماران بدحال بپردازند.
- میزان رعایت پروتکلها در سطح جامعه چطور ارزیابی میکنید؟
متأسفانه میزان رعایت پروتکلها به شدت کاهش پیدا کرده و همین مساله باعث جولان ویروس شده است.
کسانی که بدون رعایت پروتکلها در جامعه تردد میکنند و باعث انتشار بیماری در جامعه میشوند با کسانی که اسلحه در دست میگیرند و مردم را می کشند هیچ تفاوتی ندارند.
مغازه داری که اجناس خود را حراج میکند و باعث ازدحام مردم در فروشگاه میشود در واقع دین خود را حراج گذاشته است.
مردم باید مسئولیت اجتماعی خود را بالا ببرند، تا حد امکان در خانه بمانند و فاصله اجتماعی را در اماکن عمومی رعایت کنند، زنگ بحران و سونامی کووید دلتا به صدا در آمده است.
کادر درمان مثل یک سد در مقابل این بیماری در حال مقاومت کردن هستند همان طور که اگر آب بیش از حد زیاد شود سد را هم می شکند و همه چیز را نابود میکند این بیماری هم اگر بیش از این زیاد شود از توان کادر درمان هم خارج میشود.
مرگ ناگهانی بسیاری از پزشکان و پرستاران بر اثر حمله ویروسی به قلب و یا مغزشان و خستگیهای بیش از حد امان کادر درمان را بریده است، مردم باید هشدارها را جدی بگیرند.
- تلخترین خاطرهای که این مدت تجربه کردید چه بود؟
مرگ و میر مادران باردار و نوزادانشان از تلخترین حوادثی است که متأسفانه بارها شاهدش بودیم.
یک مادر باردار که به شدت سطح اکسیژنش پایین بود مراجعه کرد و فرزندش مرده به دنیا آمد، مادر حال بسیار بدی داشت به خاطر اینکه بر اثر کمبود اکسیژن دچار سکته نشود به دستگاه اکسیژن وصلش کردیم و به او توضیح دادیم برای اینکه زجر کمتری بکشد برای چند روز او را به خواب مصنوعی می بریم و بعد بیدارش میکنیم.
در آخرین لحظات که میخواست به خواب برود به ما گفت قول بدهید مواظبم باشید متأسفانه مادر هرگز بیدار نشد.
آن روز همه ۱۵ نفری که شاهد این ماجرا بودیم بی اندازه متأثر شدیم.